قزوینیه می میره ، روحش به سمت سوراخ لایه اوزون پرواز می کنه
ترکه میره جبهه و از کمر به پایینش قطع میشه، بهش میگن: چه احساسی داری؟ میگه: احساس میکنم تا کمر رفتم تو بهشت
یارو میره طواف کعبه، جو می گیرتش میزنه تو سرش و داد می زنه " وای خدا کشته شد"
دوست غضنفر بهش میگه سی دی که بهم دادی خش داره؟ میگه: آخه آهنگای قشنگش رو علامت زدم
غضنفر از ژاپن برمیگرده. بهش میگن اونجا مشكل زبان نداشتی؟ میگه: من نه ،ولی ژاپنی ها چرا
به ترکه میگن یه موجود نام ببر میگه : آب جوش میگن آب جوش که موجود نیست
میگه والا من از تبریز که میومدم تو جاده نوشته بود آب جوش موجود است
از ترکه می پرسن چه جوری بستنی کیم می خوری؟ می گه می ذارمش لای نون،
سیخشو می کشم بیرون
می خواستن ترکه رو اعدام کنن، ازش می پرسن: آخرین حرفت رو بزن.
می گه: لعنت بر پدر و مادر اون کسی که بزنه زیر چهار پایه!
زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من
ازدواج کنی، چی گفتی؟
شوهر: آره، خوب یادمه، گفتم: می خواهم یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم.
زن: خوب، پس چی شد؟
شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه.
زن: کیو خوشبخت کردی؟
شوهر: همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه ![Very Happy](http://98music9.in/modules/Forums/images/smiles/icon_biggrin.gif)
نظرات شما عزیزان:
Amirreza ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت22:01---9 بهمن 1390
salam..kheali webloge bhali darin..age khastin baham tabadole link dashte bashim@ ;-)